امشب نمیتونم بخوابم. حس میکنم اگه الان بخوابم دیگه صبحی درکار نیست. دیگه هیچوقت قرار نیست کساییکه دوست دارمو ببینم و فرصت نمیکنم قبل رفتنم بهشون بگم فراموشم نکنن. امشب همه چی از همیشه عجیب تر شده. ضربان قلبمو تو گوشام حس میکنم و همزمان که میخوام نفسمو بدم بیرون شروع میکنه به تیر کشیدن. سعی میکنم لوله ای که به تنفسم کمک میکنرو دم دستم بزارم ولی اگه بخواد چیزی بشه اونم کارساز نیست. اگه واقعا چیزی بشه چی؟ نمیدونم تنهایی میتونم کنترلش کنم یا نه. خصوصا اینکه همه خوابن و اگه نفسم بند میاد نمیتونم داد بزنم یا کسیو صدا کنم. سعی کردم آب بخورم،دراز بکشم،نفس عمیق بکشم و بهش فکر نکنم ولی همه چی بدتر شد. تقریبا یه ساعته که ادامه داره و انگار قصد نداره دست از سرم برداره! 

اما دقیقا چرا نباید بخوابم؟ اگه قرار باشه اتفاقی بیوفته خوابیده یا بیدار فرقی نمیکنه. میوفته. اگه قرار باشه قلبم بازی دربیاره میاره. کاری به این نداره که من ترسیدم و نمیدونم وقتی همه خوابن تنهایی باید چجوری از پسش بربیام. کار خودشو میکنه. پس اگه اون قراره کار خودشو بکنه منم تنها کاری که از دستم برمیادو میکنم. میخوابم. 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها